۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

زحمتکشان سراسر جهان شبکه شوید

زحمتکشان سراسر جهان شبکه شوید
احمد سپیداری ۱۸ فوریه ۲۰۱۱

دیروز داشتم در ادامهٔ بحث های گذشته، در زیر مطلبی در صفحه فیس بوکم[i] کامنت می گذاشتم که نکته ای به نظرم رسید. در این رابطه بود که در وبلاگم نوشتم:
کاش فیس بوک یک مترجمی مثل گوگل داشت، تا ما می توانستیم فیس بوک مصری ها و تونسی ها و یمنی ها را بخونیم و زیرش کامنت بگذاریم... و یا آن ها فیس بوک های ما را وقتی وسط خیابان ها خونمان به زمین می ریخت خوانده بودند و درس لازم را می گرفتند. دیر نیست حضور این امکانات در فضای مجازی... دنیای آینده دنیای ماست. بیگمان، همه به همدیگر متصل می شویم... زنده باد شبکه به هم پیوستهٔ همهٔ مردم جهان.[ii]
بهره گیری از شبکه های اینترنتی در مبارزات اجتماعی بحث تازه ای نیست. من اولین بار این بحث را هشت نه سال ها قبل در مقاله ای نوشته شده توسط اریک لی در سایت لیبرنت دیدم که در همان زمان آن را ترجمه و منتشر کردم[iii]. این حرف ها آنروز البته تازگی داشت و کمتر مقبول مبارزان سیاسی قرار می گرفت. رسانه های جهان امروز پر است از مقاله ها و سخنرانی های مختلف در زمینهٔ تاثیرات شگفت انگیز شبکه های مجازی بر مبارزات اجتماعی. و این بحث ها دیگر چیزی مربوط عالم نظر و دانش آکادمیک یا بقول برخی ها «بازی های کامپیوتری» به جای مبارزه نیست، بلکه تجربهٔ زندهٔ این شبکه ها در میدان مبارزهٔ مرگ و زندگی مردم سراسر جهان در پیگیری خواست های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شان است. بهره گیری از این شبکه ها دیگر مختص کشورهای پیشرفتهٔ غربی هم نیست. ما تنها در همین ماه گذشته، علاوه بر میدان های آزادی تهران و قاهره، شاهد مبارزات سازمان یافته از طریق شبکه های مجازی نظیر فیس بوک  در شهرهای تونس، یمن، اردن، لیبی، بحرین، و غیره هستیم و این تازه ابتدای تحولاتی ست که آغاز شده است.
در پیگیری زمینهٔ مورد بحث، علاوه بر اشاره های متعددی در مقالات[iv] ، همزمان با اوج گیری جنبش سبز، و بر اساس تحقیق و مطالعهٔ میدانی در خیابان های پایتخت وشهر های بزرگ، مقالاتی در زمینهٔ کارکرد شبکه ای این مبارزات نوشتم[v] و از آن زمان مطالعهٔ بیشتری را در این زمینه و همراه با تجربه های عملی پیگیری کرده ام و به همین دلیل است که امروز به این شعار سترگ می رسم و آن را بر بالای مقاله ام می گذارم که : زحمتکشان سراسر جهان شبکه شوید...
به زودی هیچ حزب، سازمان، نهاد اجتماعی، روزنامه، سایت و ... بدون حضور پر رنگ و تاثیر گذار در شبکه های مجازی نقش آفرینی قابل توجهی در سیر حوادث نخواهد داشت و ما چپ ها در این زمینه باید بسیار نسبت به این مسئله حساس باشیم. درست است که اغلب احزاب و سازمان های چپ ما یک صفحه ای در فیس بوک ایجاد کرده اند تا مقالات و بیانیه هاشان در آنجا هم گذاشته شود و برخی حاوی چند کامنتی بسیار کمرنگ و تقریبا بی اثر هم هستند که بحث هایی را هم دامن نزده است، اما این به معنای مبارزات شبکه ای نیست. بسیاری از سایت ها هنوز جایی برای کامنت یا به اشتراک گرفتن مطالب هم ندارند. این در حالی ست که بسیاری از هواداران احزاب و سازمان های چپ در شبکهٔ فیس بوک حضور یافته و به تجربه هایی در این زمینه دست زده اند و به ارزش واقعی این حضور و تاثیر گذاری واقف شده و می شوند.
این قابل درک است که بخشی از پیشکسوتان چپ ما که تجربه های گرانقدری در زمینهٔ مبارزات سیاسی اجتماعی دارند، مربوط به نسلی شوند که با زندگی دیجیتال کمتر آشنایی دارد. نیاز به توضیح هم نیست که مبارزه به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی حاضر در آن خلاصه نمی شود. اما با گفتن یا پذیرش این واقعیت ها چیزی از اهمیت مطلب کم نمی شود. مشکل تنها به چپ و یا بقیه سازمان ها و احزاب مترقی ایرانی خلاصه نمی شود. در خبرهای مربوط به جنبش های انقلابی اخیر در منطقه، غافلگیر شدن احزاب و سازمان های سیاسی مترقی و ریشه دار از سازماندهی تظاهرات اعتراضی در شبکه های مجازی، ترجیع‌بند همهٔ گزارشات بود و در مصاحبه های متعدد با شخصیت های سیاسی از طیف های مختلف حداقل در مصر و تونس مورد تایید قرار گرفت. جنبش سبز در این زمینه واقعا پیشروی منطقه بوده و هست.
دوسال و اندی قبل مجلهٔ پلیتیکال افرز با مایکل آلبرت مسئول شبکهٔ زدنت[vi] مصاحبه ای داشت که در بخش پایانی آن نکاتی هم در رابطه با شبکهٔ طراحی شده توسط او ارائه شده است. (این مصاحبه توسط مینا آگاه ترجمه شده و در لینک زیر موجود است[vii].) زد نت را شاید بتوان از اولین شبکه های مجازی چپ به شمار آورد که تلاش داشته شبکهٔ مجازی مستقلی را بیافریند و سازمان دهد و تجربه های مایکل آلبرت در این زمینه بسیار آموزنده است. اما بحث های مطرح شده توسط او کم تر مورد توجه و دقت بخش بزرگی از چپ قرار گرفت نپرسیم چرا. پاسخ چرا ها اغلب مشکل تر از چگونه هاست. پاسخ بسیاری از این چرا ها را می توان و باید با کنکاش در چگونگی جلب توجه نیروهای مترقی به این امر جست و بیش از پیش تلاش کرد و امید داشت که سیر حوادث آمادگی های بیشتری برای شنیدن این صداها ایجاد کرده باشد.
نیروهای چپ در امر سازماندهی مبارزات اجتماعی همیشه پیش قدم و پیش گام بوده اند. این بار نیز تغییر و تحول در شیوه های سازماندهی مبارزات در دستور کار آن ها قرار گرفته و آن ها باید تمام توان خود را برای پیروزی در چنین چالشی بکار بندند. باید متوجه بود که عنصر زمان و مکان (یا شاید بهتر است بگوییم «سپهر») و نقش عناصر تشکیل دهنده و به تبع آن تبلیغ، ترویج و سازماندهی در شبکه های مجازی ویژگی های خاصی دارد که اگر آن ها را نیاموزیم و بکار نگیریم، این حضور فاقد هرگونه ارزش جدی خواهد بود و دانش ما در این زمینه هنوز بسیار اندک است.
به نظر من کار را می توان با بررسی تجربه های موفق آغاز و برای پیشبرد این امر کمیته های مطالعاتی ویژه ای را سازمان داد. باید همه را تشویق کنیم که شخصا با نام حقیقی یا مجازی در شبکه های مجازی فعال شوند و سواد و دانش شبکه ای شان را افزایش دهند. برای این کار می توان به سادگی صفحه ای ایجاد نمود و از طریق آن شاهد فعالیت دیگر مبارزان در این فضای مجازی شد. شاید هنوز برای راه اندازی جنبش های شبکه ای و یا تاثیرات عمیق بر جنبش های موجود راه زیادی در پیش داشته باشیم، ولی شک ندارم در راه رسیدن به اهداف والای انسانی با وسعتگیری مبارزات مردم جهان بر علیه استبداد سیاسی و اقتصادی، توسعهٔ شبکه ها، و زمینگیر شدن دست راستی های فعال در شبکه ها که منویاتشان در مقابل خواست های مردم قرار می گیرد، بر این چالش نیز پیروز می شویم.      


[i]  صفحهٔ احمد جواهریان در فیس بوک (باید توضیح دهم که به علت نوشتن این مطالب از داخل کشور، نام های متعددی انتخاب می کرده ام که امروز دیگر به استفاده از آن ها نیازی نمی بینم و دیگر تنها با نام احمد سپیداری که آشناتر است خواهم نوشت.)
[iii]  این مقاله اولین بار در کتاب « روندهای اخیر جهانی شدن و آلترناتیوهای واقعی آن» – گردآوری و ترجمه هما احمد زاده و احمد جواهریان- انتشارات پژ.هنده انتشار یافت. در این منبع قابل مطالعه است. http://hamdifararshive.blogspot.com/2011/01/blog-post_1172.html
[iv]  رجوع شود به مجموعهٔ مقالات   hamdigar.blogspot.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر