۱۳۹۴ فروردین ۲۴, دوشنبه

توپ های توخالی



توپ های توخالی
بحثی در باره موشک های فجر 5
مینا آگاه
حدود شش ماه پیش، زمانی که سران دو کشور ایران و اسرائیل یکدیگر را تهدید می کردند و به فضای جنگ طلبانه دامن می زدند، جنبش صلح فعالی در اسرائیل به راه افتاد که نمادهایی از آن به صورت کاریکاتورهایی منتشر شد. این کاریکاتورها رهبران دو کشور را در پشت تربیون ها در حال نزاع و مردم ایران و اسرائیل را در زیر تریبون ها به صورتی تصویر کرده بود که به هم دست داده و به یکدیگر گل هدیه می دادند.
در فضای مجازی سلسله عکس هایی گذاشته می شد که در آن گفته می شد "من حاضر نیستم در جنگ تو کشته شوم" که «مردم اسرائیل مردم ایران را دوست دارند». این حرکت از سوی بخشی از هموطنان ما مورد استقبال قرار گرفت و عکس هایی با مضمون مردم ایران مردم اسرائیل را دوست دارند نیز به فضای مجازی راه پیداکرد. جنبش صلح در اسرائیل به قدری قوی شد که در وحله ی اول اتوبوس هایی با حمل این پوسترها در شهر تل آویو مشاهده و بعد با حمایت مردم از این اقدامات چنین پوسترهایی در سراسر شهر تل آویو به در و دیوار نصب شد. ادامه مبارزات صلح جویان در سطح جهان و برگزاری راهپیمایی ها ضد جنگ باعث فشار معینی به دولت های هر دو کشور و بلوک های پیدا و پنهان مخالف جنگ در میان آن ها شد. تشکیل کمپین صلح و آزادی در ایران در چنین فضایی نشان داد که اگر فضای مناسب ایجاد شود، مردم ما در داخل کشور نیز می توانند مخالفت عمیق خود را با جنگ علیرغم تبلیغات گسترده رژیم به نمایش بگذارند.  
با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و رقابت بین اوباما و رامنی، و بازتاب شدید این رقابت ها در رسانه های جهانی باعث شد دنیا نیز همراه آمریکا در این تب و تاب گرفتار بیاید. ظاهرا انتخابات آمریکا نه تنها برای مردم آن کشور، بلکه برای مردم دنیا نیز مهم و حساس شده است. براساس این حساسیت همراه با پیش رفتن جو انتخاباتی در آمریکا، نظر سنجی هایی در دنیا صورت گرفت و از مردم خواسته شد که به این دو کاندیدا رای بدهند. نتیجه بسیار جالب بود. در تمامی کشورها، به جز پاکستان و اسرائیل، اوباما برنده ی این رای گیری بود آن هم با اختلاف بسیار زیاد که گاهی به چند برابر میزان رای رامنی می رسید. آشکار بود که سیاست های نظامی گرایانه رامنی در افکار عمومی جهان سیاستی غیر قابل قبول و مردود است. بازتاب نارضایتی از این موضعگیری های جنگ طلبانه  در آخرین مناظره ی این دو کاندیدا بر سر سیاست خارجی رامنی را مجبور کرد تا موضع گیری خود در مورد ایران را در صورت انتخاب شدن تغییر دهد. همه چیز حاکی از آن بود که مردم به دنبال صلح هرچه بیشتر و فعال تر شدن جنبش صلح در سطح جهان هستند.
از سوئی دیگر بین اسرائیل و حماس مذاکرات مخفیانه ای در جریان بود و سند پیشنهاد برقراری یک آتش بس بلند مدت بین حماس و اسرائیل توسط «جرشون باسکین» فعال اسرائیلی و میانجی بین دولت اسرائیل و حماس و معاون وزیر امورخارجه ی حماس، آقای حامد، که هفته ی قبل از آن به مصر سفر کرده بود، تنظیم شده بود. آقای احمد الجعبری قصد داشت این سند پیشنهادی  را در اختیار مقام مسئول اسرائیلی بگذارد که به ماشین وی با شلیک موشکی از یک هواپیمای جنگنده اسرائیلی  منفجر و او بدین طریق ترور شد. با این یورش نظامی به غزه شعله های جنگ یین حماس و اسرائیل دوباره زبانه کشید و باعث کشتار و زخمی شدن هزاران نفر شد. (خبرگزاری های مدافع اسرائیل حمله نیروهای جهاد اسلامی به یک ماشین نظامی اسرائیلی را دلیل شروع جنگ می دانند که قابل قبول به نظر نمی رسد چون واکنش انجام شده بی ارتباط با آن به نظر می رسد). در این جنگ اسرائیل سه و غزه 161 نفر کشته داد.
  با شروع درگیری دوباره جنگ ، جنگ طلبان فرصت یافته و خواستار ادامه ی جنگ  و درگیری بیشتری شدند در حالی که جنبش صلح آسیب دیده و زخمی در اسرائیل تا حد زیادی فروکش کرد، اگرچه تظاهرات شبانه ضد جنگ در تلاویل علیرغم چرخش افکار عمومی نشان از ریشه دار بودن این جنبش دارد.
برخی تحلیل گران می نویسند که اسرائیل برای حمله به ایران قدم های اولیه را با حمله به غزه برداشته است. برنامه ی اسرائیل آن بوده است که اول مرزهای خود را امن کند. به این منظور، بعداز حمله به غزه و ارزیابی نیروی نظامی واقعی آن، و برقراری آتش بس آماده اقدام نظامی در جنوب لبنان است.  تایید ضمنی این برنامه در سخنرانی سید حسن نصرالله در مراسم ماه محرم چنین ظنی را تقویت می کند. او به اين ارزيابی ها اشاره می کند و احتمال می دهد اسرائيل پيش از فرارسيدن زمان برای عملی کردن گزينه نظامی احتمالی در برابر ايران، در صدد حمله به حزب الله لبنان باشد.  ( رادیو فردا 5 آذر)
نتانیاهیو نخست وزیر افراطی و جنگ طلب  اسرائیل از این فضا برای انتخاب مجدد خود استفاده کرده، با تاکید بر این که آنچه بر سر مردم اسرائیل می ریز موشک های فجر 5 جمهوری اسلامی است، پای جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر به این قضیه کشاند. واکنش سران کشور به این رفتار نتاناهیو متناقض اما هشدار دهنده بود و از از تکذیب ارسال این نوع موشک ها تا تایید حمایت نظامی و انتقال فناوری موشکی به نوار غزه و نهایت ارسال مستقیم و غیر مستقیم موشک ها توسط مقامات مسئول متفاوت بود.

برای نمونه علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، گفته بود که ما «ادعای» اسرائیل «در خصوص ایرانی بودن موشک‌های فجر- ۵ را تکذیب می‌کنیم».آقای جعفری فرمانده ی کل سپاه ادعا می کند که فن آوری ساخت موشک فرج 5 را به غزه فرستادند نه خود موشک ها را. اما  لاریجانی می گوید :" افتخار می کنیم که حمایت ما از فلسطین نظامی بوده است." و رامین میهمان پرست سخنگوی  وزارت امور خارجه از تکذیت ادعای اسرائیل مبنی بر ارسال موشک های فجر 5 به غزه خودداری کرد و در پاسخ به پرسشی در این مورد گفت که همه کشورها «وظیفه دارند» به غزه کمک کنند.  محمد ابوترابی فرد نایب رييس مجلس ايران نيز روز يکشنبه گذشته گفت کسی نبايد ترديد داشته باشد که قدرت سلاح های ايران است که از غزه سر برآورده است. مسعود جزايری سخنگوی نيروهای مسلح ايران نيز در روزهای گذشته گفت: «همه جنگ افزاری که در اختيار مقاومت است، در اين عمليات رونمايی نشد».
قطعی شدن این دخالت نظامی وقتی اشکار شد که خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس از جمهوری اسلامی ایران به «خاطر مسلح سازی مقاومت» در کنفرانسی خبری که پس از اعلام توافقنامه آتش بس برگزار شد، تشکر کرد و سید حسن نصرالله در سخنان ظهر عاشورا، برای چندمين بار در روزهای گذشته، از جمهوری اسلامی ايران به خاطر کمک های نظامی به تشکل های مسلح فلسطينی قدردانی کرد. و جالب تر از همه این که سران حماس طلب کار هم شده اند. " سران حماس همزمان با تاکيد کم سابقه بر دريافت سلاح از ايران، گفته اند که خود را وامدار ايران نمی دانند زيرا جمهوری اسلامی ايران «بدون هيچ شرط و يا پيش شرطی، کمک های نظامی و مالی خود را در راه خداوند، در اختيار تشکل های مسلح فلسطينی می گذارد».( رادیو فردا) 5 آذر. و زياد النخاله معاون دبيرکل سازمان جهاد اسلامی فلسطين، که سازمانش ارتباط قوی تری با ايران دارد، در رشته مصاحبه هايی در قاهره گفت: «از فشنگ تا موشکی که در غزه مورد استفاده نيروهای "مقاومت" است، همگی متعلق به ايران است».
مجموعه ی این گفتارهای متنافض و ادعاهای اعلام شده از سوی سران حزب الله و حماس  و ج ا. موجب  دامن زدن هرچه بیشتر به پارادایم «خطرناک بودن جمهوری اسلامی برای صلح جهانی» و اتحاد عمل گسترده تر علیه جمهوری اسلامی  شده است. و پافشاری های سران رژیم بر این سیاست های نابخردانه به آماده کردن کامل زمینه برای حمله به ایران کمک شایانی کرده است.
و حال ببینیم این موشک های فجر 5 که قرار بود اسرائیل را به خاک و خون بکشند و از روی زمین محو کنند و به اصطلاح برگ برنده جمهوری اسلامی عنوان می شد، چه شاهکاری کرده اند. تدابیر نظامی اتخاذ شده توسط اسرائیل و نیز آنچه «گنبد آهنين» نام گرفته عملا ۹۶.۵ درصد از راکت ها را بی تاثیر کرده است. تنها عمل به نتیجه رسیده این موشک ها کشته شدن سه اسرائيلی در شهر «کريات ملاخی» در چند ساعت اول پس از جنگ بود، که معلوم شد دلیل آن نقص فنی سامانه تازه قرار گرفته در نزديکی اين منطقه بوده است. «پس از آن، يک اسرائيلی ديگر زخمی يا کشته نشد."( رادیو فردا 28 آبان). این یعنی از تمامی موشک هایی که به سوی اسرائیل شلیک شد، به جز یک یا دوتا که موجب تخریب یک خانه و کشتن سه نفر آن هم غیر نظامی (و یکی هم کودک) شد، بقیه موشک ها یا در هوا منفجر شدند و یا تغییر مسیر داده شده و به هیچ هدف نظامی اصابت نکرده است و این همه آن جهنمی است که قرار بود با موشک های اهدائی جمهوری اسلامی در اسرائیل ایجاد شود.
سران سپاه گزارشی از هزینه های هنکفت انجام شده برای چنین طرح هایی نمی دهند. آن ها بعنوان ارگان های زیر نظر مسقیم رهبر پاسخگوی هیچ مقامی در کشور نیستند و نمی توان پرسید چه میزان هزینه برای ساخت و انتقال مخفیانه این موشک ها به غزه هزینه شده است. قطعا اگر امکان حسابرسی باشد سه هزارد میلیاردهای دزدیده شده دیگری وجود دارد که توسط سران سپاه و شرکت های نظامی تحت نظر آن ها به یغما رفته است.
اما می توان و باید پرسید آیا با این توپ های توخالی می خواهند به جنگ آمریکا و اسرائیل بروند؟ آیا سایر طرح های ابتکاری شان نظیر قایق های تند رو، پهبادهای معجزه گر، و انواع و اقسام موشک هایی که هر روز رونمایی می کنند کارکردی در همین حدود ندارند؟ این تحمیل چنین شرایط دردناکی از فقر و فاجعه اقتصادی حاصلش این حد از «اقتدار» نظامی است؟ آیا نباید گفت که سران سپاه با کوبیدن به طبل جنگ و تشویق به نظامی کردن هرچه بیشتر جو در ایران و خاورمیانه، مافیایی را براه انداخته اند که با ساختن اسلحه های قلابی و هزینه تراشی های میلیارد دلاری فقط و فقط پول های کلانی را به جیب بزنند و تعداد صفرهای حساب های بانکی خارجی خویش را بیشتر می کنند و با خیانت های خود پای کشور را به جنگی می کشانند که چیزی جز نابودی و نیستی برای ایران ندارد. براستی که این خائنین بوئی از شرم و حیا نبرده اند.
خطر جنگ را باید جدی گرفت.  موضعگیری های سران کم عقل جمهوری اسلامی در حمله اسرائیل به غزه گزک به دست سران افراطیون جنگ طلب اسرائیل داده است. شیمون پرز در مصاحبه با تلویزیون «سی ان ان» می گوید: ایران به جای تلاش برای آتش بس، فلسطینی ها را تشویق به ادامه حمله می کند. وی جمهوری اسلامی ایران را مشکلی برای همه جهان دانسته و با گفتن این که حکومت تهران انواع کمک های مالی و آموزشی و تسلیحاتی در اختیار فلسطینی ها می گذارد، به اجماع جهانی علیه ایران دامن می زند . اسرائیل با این موضعگیری دارد اذهان مردم جهان را برای حمله به ایران آماده می کند.
باید این خطر را جدی گرفت و با افشای سیاست های مخرب جمهوری اسلامی در کنار محکومیت سیاست های اسرائیل و پشتیبانانش همچون آمریکا و ناتو در دامن زدن به اشغال و جنگ، به فعال شدن هرچه بیشتر جنبش صلح کمک کرد.


آخرین مدیفای 2012/12/18

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر