در پس پرده ی ترور بوتو
نوشته ی: جنید احمد - برگردان: احمد سپیداری
بی نظیر بوتو رهبر پر سابقه بزرگ ترین و پرطرفدار "حزب مردم پاکستان" زندگی را وداع گفت. او درست در هنگامی ترور شد که برای انتخابات 8 ژانویه مجلس به مبارزه ی انتخاباتی مشغول بود. پس از ترور او اعتراضات سراسر پاکستان بویژه کراچی و استان زادگاه بوتو ایالت سند را فرا گرفت که به شورشهای خیابانی و به آتش کشیدن برخی مراکز انجامید.
ترور و عملیات انتهاری منجر به قتل بی نظیر بوتو در راولپندی رخ داد که مرکز فرماندهی نظامی و یکی از امن ترین مراکز کشور است. این محل درست همانجایی ست که اولین نخست وزیر پاکستان لیاقت علی خان در سال 1951 ترور شد و درست در نزدیکی جایی ست که پدر بی نظیر، ذولفقار علی بوتو به وسیله ی یک دیکتاتور سرسپرده دیگری به آمریکا به نام ژنرال ضیاء الحق در زندان به دار کشیده شد.
چه کسی بر صندلی اتهام نشسته است
هیئت حاکمه بوش مطابق سنت همیشگی و پیش از آنکه شواهدی دال بر دخالت فرد یا گروهی آشکار شود، و درست در زمانی که این ماجرای نفرت انگیز ذهن همه را به خود مشغول داشته، در رسانه هایش یک صدا انگشت انهام را بر القاعده و یا یک سازمان دارای عقاید اسلامی مشابه آن گذاشت. آنچه بوش همه ی هم خود را بر آن گذاشته، یادآوری این نکته به پاکستانی هاست که این انتخابات از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که این تنها راه برای مشروعیت بخشیدن به ادامه حکومت ژنرال مشرف است. و این انتخاباتی ست که مشرف و ستاد امنیتی ارتش پاکستان برنامه ریزی مرحله ای لازم را برای نتیجه گیری از آن سازمان داده بودند. و این امری آشکار بود و خود بوتو بر این امر صحه گذاشت و اعلام کرد که آن ها احتمالا حذف خواهند شد. در چنین حالتی ست که بوش می گوید: "پاکستان یاد بی نظیر بوتو که جانش را برای ادامه فرایند دمکراتیک در پاکستان فدا کرد گرامی داشته است." پس از این ترور، مشرف بر این تاکید کرد که این لحظه ای ست که تمام پاکستان به عزاداری نشسته است و بلافاصله افراط گرایان اسلامی را متهم به این اقدام کرد.
اما نگرانی ها از دست داشتن عوامل ارتش و نیروهای پیچیده امنیتی آن در این جنایت فزونی گرفته است. حتی اگر دولت مشرف در این ترور دست نداشته باشد، بی توجهی جدی به حفظ جان این مخالف سیاسی نتیجه ای را داده که مورد رضایت آن ها نیز هست. هنگامی که اولین برنامه ترور بی نظیر بوتو در روز 19 اکتبر سازمان داده شد و 140 نفر در جریان آن کشته شدند، او متذکر شد که به نظرش عوامل دستگاه امنیتی در آن فاجعه دست داشته اند.
در طول چند هفته گذشته بوتو بارها اعلام کرد که درخواست هایش برای ابتدایی ترین پوشش های حفاظتی از جمله برخورداری از یک اتومبیل ضد گلوله و وسایلی برای یافتن بمب های دارای سیستم کنترل الکترونیکی از راه دور بی جواب گذاشته اند. به نظر می رسد که بوتو آگاه از خطری که حضورش در مجامع عمومی به همراه داشته، خود امنیت جان خود را به عهده داشته است و نه آمریکا و این اشتباه محاسبه ای بود که جانش را بر سر آن گذاشت.
انتخابات
ترور بوتو این روایت که دولت نظامی مشرف اساسا به دنبال یک انتخابات چند حزبی باشد را در هاله ای از ابهام فرو برده است. اکنون که حزب بوتو ، حزب مردم پاکستان علاقه خود را به ادامه شرکت در انتخابات اعلام کرده، باید این انتخابات در آینده ای نزدیک برگزار شود. حزب دیگر مخالف مسلم لیگ به رهبری نواز شریف اعلام کرده که همچنان در انتخابات در 8 ژانویه شرکت نکرده و آن را تحریم می کند. در چنین شرایطی ممکن است دولت با تکیه بر حادثه ی جنایتکارانه ی اتفاق افتاده جلوی هرگونه مبارزه جدی انتخاباتی را بگیرد، بویژه اگر آن را ضد مشرف و حاکمیت ارتش بداند. تاکید آمریکا بر فرایند انتخابات و این هم صدایی بین مشرف و آمریکا که بر "تغییر دمکراتیک" پای فشرده اند، در حالی که موج اعتراضات گسترش یافته تنها حاکی از آن است که تا چه حد کار برنامه ریزی شده پیش رفته است.
مشرف و ارتش
مشرف که از اکنبر 1999 در جریان یک کودتا قدرت را در دست گرفت، و در نقش یک ژنرال رئیس جمهور به حکومت پرداخته، مجبور شد مسئولیت خود به عنوان رئیس ارتش را واگذار و وضعیت اضطراری را در تاریخ 15 دسامبر لغو کند. او وضعیت اضطراری در کشور را برای آن اعلام کرد که اجرای قانون اساسی را در جریان انتخاب غیر قانونی دوباره اش به ریاست جمهوری متوقف سازد. مهم ترین چالش در این زمینه مخالفت شورای عالی قضایی پاکستان بود که استقلال عمل شگفت انگیزی را در برابر دیکتاتوری به نمایش گذاشت. اینکه وضعیت اضطراری به پایان رسیده باشد قصه ای بیش نیست. حاکمیت کنترل کاملی را بر رسانه ها با سانسور مطالب آن ها اعمال می کند. مخالفان رژیم به دادگاه های نظامی جلب می شوند. راهپیمایی های انتخاباتی و هرگونه اقدام در اعتراض به حاکمیت ممنوع است و مهم تر آنکه شورای عالی قضایی و دادگاه های عالی با برکناری قضات معترض به بهانه عدم احساس مسئولیت (عدم تایید نمایشات پرویز مشرف) عملا تعطیل شده اند.
تعیین نقش آفرینان ترور بوتو به علت توطئه آمیز بودن عملیات در این مرحله دشوار است، اما بخش مهمی از مردم پاکستان بر این باورند که دستگاه امنیتی ارتش مشرف در این کار دست داشته است.
البته در طی چند ماه گذشته که آمریکا تلاش داشته با پیشبرد "عقد آسایش " ( اصطلاحی که طارق علی بکار برده است) مشروعیتی برای پرویز مشرف بی اعتبار بخرد، القا عده و دیگر جریانات اسلامی قسم خورده بودند که بوتو را هدف قرار خواهند داد، اما این دلیل نمی شود که این کار به دست آن ها صورت گرفته باشد و اگر چنین باشد، بخش هایی از سازمان امنیتی ارتش در تحریک و هدایت ماجرا دست نداشته اند.
بخش مهمی از ارتش و نخبگان سیاسی پاکستان همیشه به حزب مردم به خاطر وفا داری به پایگاه مردمی اش و مقابله با بی عدالتی ها در دوران حکومتش نفرت ورزیده اند. بنیان گذار حزب مردم ذوالفقار علی بوتو اگرچه خطاهای بسیاری در دوران حکومت جاه طلبانه اش داشت، هنوز هم یک سیاستمدار کاریزماتیک و مردمی قلمداد می شود. او به وسیله دولت نظامی ضیاء الحق در سال 1979 و به دست آنچه خود او اتحاد نخبگان و نظامیان داخلی و نیز نخبگان خارجی – آمریکا- نامید، به دار آویخته شد.
اهداف آمریکا
واشنگتن از تابستان 2007 تلاش بسیار داشته که با مشارکت دادن بوتو و تشکیل یک دولت ائتلافی پس از انتخابات ژانویه علیرغم برخی رویدادها ی سیاسی حاصل از بازگشت بوتو به پاکستان در اواسط اکتبر، امپراطوری مشرف را حفظ کند. هیئت حاکمه بوش به صراحت عنوان کرده که علیرغم گرایش به ایجاد دمکراسی در پاکستان کوچکترین تردیدی در پشتیبانی از دیکتاتوری مشرف و نظامیان به خود راه نمی دهد.
حذف بی نظیر بوتو برای حزب مردم که بزرگ ترین حزب سیاسی پاکستان است بحرانی را ایجاد کرده است. با وجود رفتار غیر قابل دفاع حزب در هر دو دوره به دست گرفتن دولت، این حزب هنوز هم به علت شهید دانستن بنیانگذار ش و نیز شعار معروف "نان، لباس و جان پناه " از اعتبار خاصی در نزد بخشی از مردم برخوردار است.
خروج بوتو از صحنه سیاسی، حد اقل در ابتدای کار، خیال مشرف و دیگر سران نظامی را که نگران موقعیت سیاسی او در داخل و نیز رابطه اش با آمریکا بودند راحت کرد. اما تناقض در آن است که از بوتو و حزبش در جهت تحکیم قدرت مشرف استفاده شود که اعتبار و قدرتش را از دست می دهد. در تحولاتی که به این تراژدی سیاسی و انسانی منجر شد، نقش آمریکا را نمی توان نادیده گرفت. آمریکا در طول تاریخ پشتیبان نظامیان در پاکستان بوده و به تعهد عملی به حمایت از مشرف نیز تا همین لحظه خدشه ای وارد نشده است. واشنگتن از 11 سپتامبر و حمله به افغانستان تا کنون 10 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار مشرف قرار داده که بخش مهمی از آن به صورت کمک های نظامی بوده و در عملیات ناتو در افغانستان با مساعدت های پاکستان مورد استفاده قرار گرفته است. درست است که مشرف و دولتش متهم به آن بوده اند که به اندازه ی کافی نقش شان را ایفا ننموده اند، اما در تمام دوران اعلام وضعیت اضطراری و برای جایگزین کردن یک رهبر دیگر طرفدار آمریکا – بی نظیر بوتو - در دولت پاکستان با مشرف همکاری شده است.
دموکراسی واقعی
حرکت برای دمکراسی در پاکستان به گفته ای ایجاز احمد تحلیلگر شبکه رئال نیوز نه با بی نظیر بوتو آغاز می شد و نه با مرگ او پایان خواهد یافت. تامین موقعیت برتر برای صاحبان ثروت، به حاشیه راندن اکثریت مردم و وابستگی شرم آور به امپریالیسم انگیزه ی اصلی نظامیان و نخبگان سیاسی ای ست که بیشتر شریک جرم این فرایند قلمداد می شوند تا دشمن یکدیگر. موج اعتراضات علیه دیکتاتوری از اوایل بهار 2007 و تلاش برای ایجاد یک دمکراسی مشارکتی توسط رهبران اصلی اپوزیسیون مهار و کانالیزه شده و اجازه ی گسترش یافتن آن داده نشده است.
بوتو علیرغم تبلیغات اغلب رسانه های غربی مبنی بر ایستادن در برابر مشرف، نقش مهمی در کنترل حزبش برای عدم موضعگیری در برابر نظامیان داشته است.
امید است حزب مردم پاکستان با درک شرایط به موضعگیری های دمکراتیک تری گرایشات یابد و خود را به یک حزب سیاسی مشارکت جوی مدرن ارتقاء دهد. در چنین شرایطی ست که این حزب می تواند نقش مردمی ایفا کند. باید اذعان کرد که در این رابطه، جانشینی پسر 19 ساله بوتو در رهبری حزب نا امید کننده است. این کار نه تنها نشان از سلطنت یک خاندان بر حزب دارد، بلکه به نقش آفرینی شوهر بی نظیر بوتو، آصف علی زرداری، خواهد انجامید که به فساد مالی و رابطه با مافیای اقتصادی و گروه های تبهکار اشتهار دارد. آنچه مردم خواستار آنند و نظامیان و نخبگان را به وحشت انداخته، یک دمکراسی واقعی اجتماعی - اقتصادی و مستقل از نفوذ و سلطه ی خارجی ست. www.prmpakistan.org
نوشته ی: جنید احمد - برگردان: احمد سپیداری
بی نظیر بوتو رهبر پر سابقه بزرگ ترین و پرطرفدار "حزب مردم پاکستان" زندگی را وداع گفت. او درست در هنگامی ترور شد که برای انتخابات 8 ژانویه مجلس به مبارزه ی انتخاباتی مشغول بود. پس از ترور او اعتراضات سراسر پاکستان بویژه کراچی و استان زادگاه بوتو ایالت سند را فرا گرفت که به شورشهای خیابانی و به آتش کشیدن برخی مراکز انجامید.
ترور و عملیات انتهاری منجر به قتل بی نظیر بوتو در راولپندی رخ داد که مرکز فرماندهی نظامی و یکی از امن ترین مراکز کشور است. این محل درست همانجایی ست که اولین نخست وزیر پاکستان لیاقت علی خان در سال 1951 ترور شد و درست در نزدیکی جایی ست که پدر بی نظیر، ذولفقار علی بوتو به وسیله ی یک دیکتاتور سرسپرده دیگری به آمریکا به نام ژنرال ضیاء الحق در زندان به دار کشیده شد.
چه کسی بر صندلی اتهام نشسته است
هیئت حاکمه بوش مطابق سنت همیشگی و پیش از آنکه شواهدی دال بر دخالت فرد یا گروهی آشکار شود، و درست در زمانی که این ماجرای نفرت انگیز ذهن همه را به خود مشغول داشته، در رسانه هایش یک صدا انگشت انهام را بر القاعده و یا یک سازمان دارای عقاید اسلامی مشابه آن گذاشت. آنچه بوش همه ی هم خود را بر آن گذاشته، یادآوری این نکته به پاکستانی هاست که این انتخابات از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که این تنها راه برای مشروعیت بخشیدن به ادامه حکومت ژنرال مشرف است. و این انتخاباتی ست که مشرف و ستاد امنیتی ارتش پاکستان برنامه ریزی مرحله ای لازم را برای نتیجه گیری از آن سازمان داده بودند. و این امری آشکار بود و خود بوتو بر این امر صحه گذاشت و اعلام کرد که آن ها احتمالا حذف خواهند شد. در چنین حالتی ست که بوش می گوید: "پاکستان یاد بی نظیر بوتو که جانش را برای ادامه فرایند دمکراتیک در پاکستان فدا کرد گرامی داشته است." پس از این ترور، مشرف بر این تاکید کرد که این لحظه ای ست که تمام پاکستان به عزاداری نشسته است و بلافاصله افراط گرایان اسلامی را متهم به این اقدام کرد.
اما نگرانی ها از دست داشتن عوامل ارتش و نیروهای پیچیده امنیتی آن در این جنایت فزونی گرفته است. حتی اگر دولت مشرف در این ترور دست نداشته باشد، بی توجهی جدی به حفظ جان این مخالف سیاسی نتیجه ای را داده که مورد رضایت آن ها نیز هست. هنگامی که اولین برنامه ترور بی نظیر بوتو در روز 19 اکتبر سازمان داده شد و 140 نفر در جریان آن کشته شدند، او متذکر شد که به نظرش عوامل دستگاه امنیتی در آن فاجعه دست داشته اند.
در طول چند هفته گذشته بوتو بارها اعلام کرد که درخواست هایش برای ابتدایی ترین پوشش های حفاظتی از جمله برخورداری از یک اتومبیل ضد گلوله و وسایلی برای یافتن بمب های دارای سیستم کنترل الکترونیکی از راه دور بی جواب گذاشته اند. به نظر می رسد که بوتو آگاه از خطری که حضورش در مجامع عمومی به همراه داشته، خود امنیت جان خود را به عهده داشته است و نه آمریکا و این اشتباه محاسبه ای بود که جانش را بر سر آن گذاشت.
انتخابات
ترور بوتو این روایت که دولت نظامی مشرف اساسا به دنبال یک انتخابات چند حزبی باشد را در هاله ای از ابهام فرو برده است. اکنون که حزب بوتو ، حزب مردم پاکستان علاقه خود را به ادامه شرکت در انتخابات اعلام کرده، باید این انتخابات در آینده ای نزدیک برگزار شود. حزب دیگر مخالف مسلم لیگ به رهبری نواز شریف اعلام کرده که همچنان در انتخابات در 8 ژانویه شرکت نکرده و آن را تحریم می کند. در چنین شرایطی ممکن است دولت با تکیه بر حادثه ی جنایتکارانه ی اتفاق افتاده جلوی هرگونه مبارزه جدی انتخاباتی را بگیرد، بویژه اگر آن را ضد مشرف و حاکمیت ارتش بداند. تاکید آمریکا بر فرایند انتخابات و این هم صدایی بین مشرف و آمریکا که بر "تغییر دمکراتیک" پای فشرده اند، در حالی که موج اعتراضات گسترش یافته تنها حاکی از آن است که تا چه حد کار برنامه ریزی شده پیش رفته است.
مشرف و ارتش
مشرف که از اکنبر 1999 در جریان یک کودتا قدرت را در دست گرفت، و در نقش یک ژنرال رئیس جمهور به حکومت پرداخته، مجبور شد مسئولیت خود به عنوان رئیس ارتش را واگذار و وضعیت اضطراری را در تاریخ 15 دسامبر لغو کند. او وضعیت اضطراری در کشور را برای آن اعلام کرد که اجرای قانون اساسی را در جریان انتخاب غیر قانونی دوباره اش به ریاست جمهوری متوقف سازد. مهم ترین چالش در این زمینه مخالفت شورای عالی قضایی پاکستان بود که استقلال عمل شگفت انگیزی را در برابر دیکتاتوری به نمایش گذاشت. اینکه وضعیت اضطراری به پایان رسیده باشد قصه ای بیش نیست. حاکمیت کنترل کاملی را بر رسانه ها با سانسور مطالب آن ها اعمال می کند. مخالفان رژیم به دادگاه های نظامی جلب می شوند. راهپیمایی های انتخاباتی و هرگونه اقدام در اعتراض به حاکمیت ممنوع است و مهم تر آنکه شورای عالی قضایی و دادگاه های عالی با برکناری قضات معترض به بهانه عدم احساس مسئولیت (عدم تایید نمایشات پرویز مشرف) عملا تعطیل شده اند.
تعیین نقش آفرینان ترور بوتو به علت توطئه آمیز بودن عملیات در این مرحله دشوار است، اما بخش مهمی از مردم پاکستان بر این باورند که دستگاه امنیتی ارتش مشرف در این کار دست داشته است.
البته در طی چند ماه گذشته که آمریکا تلاش داشته با پیشبرد "عقد آسایش " ( اصطلاحی که طارق علی بکار برده است) مشروعیتی برای پرویز مشرف بی اعتبار بخرد، القا عده و دیگر جریانات اسلامی قسم خورده بودند که بوتو را هدف قرار خواهند داد، اما این دلیل نمی شود که این کار به دست آن ها صورت گرفته باشد و اگر چنین باشد، بخش هایی از سازمان امنیتی ارتش در تحریک و هدایت ماجرا دست نداشته اند.
بخش مهمی از ارتش و نخبگان سیاسی پاکستان همیشه به حزب مردم به خاطر وفا داری به پایگاه مردمی اش و مقابله با بی عدالتی ها در دوران حکومتش نفرت ورزیده اند. بنیان گذار حزب مردم ذوالفقار علی بوتو اگرچه خطاهای بسیاری در دوران حکومت جاه طلبانه اش داشت، هنوز هم یک سیاستمدار کاریزماتیک و مردمی قلمداد می شود. او به وسیله دولت نظامی ضیاء الحق در سال 1979 و به دست آنچه خود او اتحاد نخبگان و نظامیان داخلی و نیز نخبگان خارجی – آمریکا- نامید، به دار آویخته شد.
اهداف آمریکا
واشنگتن از تابستان 2007 تلاش بسیار داشته که با مشارکت دادن بوتو و تشکیل یک دولت ائتلافی پس از انتخابات ژانویه علیرغم برخی رویدادها ی سیاسی حاصل از بازگشت بوتو به پاکستان در اواسط اکتبر، امپراطوری مشرف را حفظ کند. هیئت حاکمه بوش به صراحت عنوان کرده که علیرغم گرایش به ایجاد دمکراسی در پاکستان کوچکترین تردیدی در پشتیبانی از دیکتاتوری مشرف و نظامیان به خود راه نمی دهد.
حذف بی نظیر بوتو برای حزب مردم که بزرگ ترین حزب سیاسی پاکستان است بحرانی را ایجاد کرده است. با وجود رفتار غیر قابل دفاع حزب در هر دو دوره به دست گرفتن دولت، این حزب هنوز هم به علت شهید دانستن بنیانگذار ش و نیز شعار معروف "نان، لباس و جان پناه " از اعتبار خاصی در نزد بخشی از مردم برخوردار است.
خروج بوتو از صحنه سیاسی، حد اقل در ابتدای کار، خیال مشرف و دیگر سران نظامی را که نگران موقعیت سیاسی او در داخل و نیز رابطه اش با آمریکا بودند راحت کرد. اما تناقض در آن است که از بوتو و حزبش در جهت تحکیم قدرت مشرف استفاده شود که اعتبار و قدرتش را از دست می دهد. در تحولاتی که به این تراژدی سیاسی و انسانی منجر شد، نقش آمریکا را نمی توان نادیده گرفت. آمریکا در طول تاریخ پشتیبان نظامیان در پاکستان بوده و به تعهد عملی به حمایت از مشرف نیز تا همین لحظه خدشه ای وارد نشده است. واشنگتن از 11 سپتامبر و حمله به افغانستان تا کنون 10 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار مشرف قرار داده که بخش مهمی از آن به صورت کمک های نظامی بوده و در عملیات ناتو در افغانستان با مساعدت های پاکستان مورد استفاده قرار گرفته است. درست است که مشرف و دولتش متهم به آن بوده اند که به اندازه ی کافی نقش شان را ایفا ننموده اند، اما در تمام دوران اعلام وضعیت اضطراری و برای جایگزین کردن یک رهبر دیگر طرفدار آمریکا – بی نظیر بوتو - در دولت پاکستان با مشرف همکاری شده است.
دموکراسی واقعی
حرکت برای دمکراسی در پاکستان به گفته ای ایجاز احمد تحلیلگر شبکه رئال نیوز نه با بی نظیر بوتو آغاز می شد و نه با مرگ او پایان خواهد یافت. تامین موقعیت برتر برای صاحبان ثروت، به حاشیه راندن اکثریت مردم و وابستگی شرم آور به امپریالیسم انگیزه ی اصلی نظامیان و نخبگان سیاسی ای ست که بیشتر شریک جرم این فرایند قلمداد می شوند تا دشمن یکدیگر. موج اعتراضات علیه دیکتاتوری از اوایل بهار 2007 و تلاش برای ایجاد یک دمکراسی مشارکتی توسط رهبران اصلی اپوزیسیون مهار و کانالیزه شده و اجازه ی گسترش یافتن آن داده نشده است.
بوتو علیرغم تبلیغات اغلب رسانه های غربی مبنی بر ایستادن در برابر مشرف، نقش مهمی در کنترل حزبش برای عدم موضعگیری در برابر نظامیان داشته است.
امید است حزب مردم پاکستان با درک شرایط به موضعگیری های دمکراتیک تری گرایشات یابد و خود را به یک حزب سیاسی مشارکت جوی مدرن ارتقاء دهد. در چنین شرایطی ست که این حزب می تواند نقش مردمی ایفا کند. باید اذعان کرد که در این رابطه، جانشینی پسر 19 ساله بوتو در رهبری حزب نا امید کننده است. این کار نه تنها نشان از سلطنت یک خاندان بر حزب دارد، بلکه به نقش آفرینی شوهر بی نظیر بوتو، آصف علی زرداری، خواهد انجامید که به فساد مالی و رابطه با مافیای اقتصادی و گروه های تبهکار اشتهار دارد. آنچه مردم خواستار آنند و نظامیان و نخبگان را به وحشت انداخته، یک دمکراسی واقعی اجتماعی - اقتصادی و مستقل از نفوذ و سلطه ی خارجی ست. www.prmpakistan.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر