بحران اقتصادی آمریکا خطر جنگ را گسترش می دهد
احمد سپیداری
بحران بازارهای مالی آمریکا را در می نوردد. افزایش بی رویه ی قیمت نفت و طلا، ورشکستگی بانک های اعتبار دهنده به وام های مسکن، گسترش موج بیکاری و رکود بی سابقه ای که با چک پول های اعطایی به خانواده ها، کاهش دو درصدی بهره ی بانکی توسط بانک مرکزی آمریکا چاره ساز نشده و با کاهش بی سابقه ارزش دلار و متعاقب آن بسط بحران به دیگر نقاط جهان، به کاهش شدید ارزش پوند انجامیده، همچنان ادامه دارد و عمق می یابد. وضعیت به صورتی ست که بوش رئیس جمهور آمریکا تنها طی چند روز گذشته مجبور شده دوبار برای توضیح وضعیت اقتصادی جلوی دوربین رسانه ها قرار گیرد و بدون داشتن هیچ راه حلی، امید دهد که : "ماهمیشه بعد از گذران این روز های سخت روزهای خوش رونق داشته ایم".(صدای آمریکا - تاریخ 26 اسفند ماه).
تغییر معنا دار فرمانده ی نظامی آمریکا در منطقه که ظاهرا باید عملیات جنگی تازه ای را راهبری کند، اما با چنین عملیاتی مخالف بوده، همزمان با تشدید این بحران، هشدار نیروهای مبارز لبنان در مورد صف آرایی تازه ی ناوگان آمریکا و ارتش اسرائیل برای یک یورش تازه، افزایش حملات جنایکارانه اسرائیل به غزه و تشدید رودررویی ها در فلسطین، صدور قطعنامه سوم در گسترش تحریم های بانکی علیه جمهوری اسلامی- علیرغم گزارش نسبتا مثبت البرادعی در همکاری جمهوری اسلامی با آژانس برای رفع ابهام از اتهام تولید سلاح هسته ای - و غیره، این نگرانی را دامن می زند که راه حل های نظامی برای سرشکن کردن بحران توسط دارودسته نومحافظه کاران می تواند دوباره و علیرغم کاهش دوره ای تنش و مذاکرات پشت پرده در دستور کار قرار گیرد.
تظاهرات ضد جنگ هفته ی گذشته ی جنبش های صلح در آمریکا و اروپا به مناسبت سالروز تجاوز ددمنشانه و اشغال عراق توسط ارتش آمریکا و دیگر متحدان، موج تازه ای را برای افشای نیات جنایتکارانه ی جنگ سالاران جهانی به راه انداخت و خواستار پایان دادن به عملیات نظامی در سراسر جهان بویژه عراق و فلسطین شد.
بحران های اقتصادی- سیاسی در مرکز نظام جهانی شده ی سرمایه داری که بخش بزرگی از آن در دست راهبری مجتمع های صنعتی - تجاری غول پیکر نظامی ست، می تواند چرخه خطر مهلک تازه ای را به جریان اندازد. فراموش نکرده ایم که هر سه جنگ امپریالیستی اخیر یعنی تجاوز به صربستان، افغانستان و عراق همگی با بحران های اقتصادی در مرکزآغاز شد.
از سوی دیگر، وجود سیاست های تندروانه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و داعیه های قدرت اول جهان و منطقه بودن، علیرغم همکاری با آژانس اتمی و وجود مذاکرات غیر علنی و روندهای سازش، هنوز می تواند بستر مناسبی برای بهره برداری های جنگ طلبانه باشد و سیر وقایع سازماندهی شده ی احتمالی ما را به گرداب حوادثی بکشد که به جنگی مرگبار بینجامد.
مبارزه علیه خطر جنگ را نمی توان و نباید سیاستی کوتاه مدت دانست و یا پایان یافته تلقی کرد[1] و به هین دلیل مبارزان راه صلح نباید هشیاری خود را نسبت به وقایع از دست بدهند. مبارزه ی تا کنون پیروز ِ مبارزان صلح در آشنا کردن افکار عمومی جهان با پیامدهای وحشتناک سیاست های جنگ سالاران، دست سوداگران جنگ را بسته نگاه داشته و واژه ی صلح را وارد گفتارهای همه ی دست اندرکاران رقابت های انتخاباتی کرده است. ما نیز باید به کارزار خود ادامه دهیم ... باید به همه ی تلاش های صورت گرفته تبریک گفت و سال نو در میهن مان را سال صلح برای مبارزه در راه آزادی، توسعه، عدالت اجتماعی و دیگر خواست های انسانی مردم شناخت.
________________________________________
[1]- گفتگوی بوش با رادیو فردا به مناسبت سال نو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر