۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

جنایت از نوعی دیگر

جنایت از نوعی دیگر
مینا آگاه
این روزها تمام سایت ها و وبلاگ ها از سیاسی گرفته تا اجتماعی و فرهنگی و ... به عمل غیر بشری اعدام ناعادلانه شهلا جاهد پرداخته و جز سایت های مدافع حکومتی، تمامی آن ها این اعدام را محکوم کردند. بسیاری از آن ها از جمله حمله ای هم به محمدخانی کردند، حمله ای که هرچند برحق است، اما هدف اصلی نیست که هدف اصلی همانا قوانین مردسالارانه و شدیدا ضدزن است که تحت پوشش مذهب هر آن چه می تواند، می کند.
و من سخنی دارم با آقای محمدخانی ، این به اصطلاح قهرمان فوتبال کشورمان ، و می خواهم از زاویه ای دیگر به این مسئله بپردازم (به حال خود باید گریست که قهرمان ورزشی ما چنین اشخاصی هستند! تا آنجا که من یادم است سمبل قهرمانان ورزشی ما کسانی بودند که از حداکثر خصلت گذشت و انسانیت برخوردار بودند).
جناب محمدخانی! شما نه تنها به نظر بسیاری از مردم ما از "جوانمردی" بویی نبرده اید، بلکه از دوراندیشی و درایت لازم هم حتی برخوردار نیستید. شما با حضور در پای چوبه دار و رفتارتان بعنوان یک پدر، به جنایتی دست زدید که اگر قرارباشد منفورترین افراد را از نظر مردم را در آینده تاریخ کشورمان مشخص کنند، جایگاه ویژه ای خواهید داشت.
شما به جنایت بزرگی دست زده اید، نه برای این که از حقوق ضدبشری که جمهوری اسلامی برای شما قائل است تا آنجائی که توانسته اید سوء استفاده کرده اید، که بسیاری از کسان با ادعاهای بسیار بیشتر از شما همین کار را کرده اند.
شما به جنایت بزرگی دست زده اید، نه برای این که با عواطف و احساسات حداقل دو زن که به شما علاقه داشته اند، بازی کردید و هرموقع که لازم دیده اید از عواطف آن ها به نفع منافع سخیف خود سود برده اید، که این راهی است که متاسفانه در سال های اخیر مریدان کمی نداشته است.
شما به جنایت بزرگی دست زده اید، نه تنها برای این که موجب کشته شدن و اعدام این دو زن شده اید که یکی از آن ها همسر رسمی و دیگری معشوقه ی شما بوده.
شما به جنایت بزرگی دست زده اید، نه برای این که حرمت یک عشق را نگه نداشتید و کوچکترین همدلی و همراهی با شهلا که اینقدر عاشق شما بود نکردید و نقش خود را در کل ماجرای مبهم قتل، پنهان نگه داشتید که در فرهنگ فرصت طلبانه حاکم، گاه عملی چندان ناصواب هم به حساب نمی آید.
شما به جنایت بزرگی دست زده اید، نه برای این که .....
شما به جنایت بزرگی دست زدید، چون سراسیمه و به شکلی کاملا غیر قانونی تا پای چوبه دار آمدید، و در حالی که هیچکدام از زندانبان ها به سادگی حاضر به این کار نبودند، اجازه دادید پسر جوان شما صندلی را از زیر پای شهلا بکشد. شما با این کارتان و شاید برای خریدن وجدانی آسوده تر، دست پسر جوانتان را به خون آلوده کردید. شما به او یاد دادید به سادگی آدم بکشد. شما با این کار خود از او – به ویژه که فردا اسناد تازه ای رو شود و واقعیت ها را بداند- یک جنایتکار دیگر ساخته اید و او را با انواع مخاطرات روان پریشی، آن هم برای همه عمر، مواجه ساخته اید.
شما نه تنها عاطفه ای به زن و معشوقتان نداشته اید، به فرزندتان هم ندارید. و نه تنها عاطفه ای ندارید، عقل و درایت هم ندارید. کاش حداقل این یک جنایت قانونی– یعنی قصاص – را هم با استفاده از رانت های پشت پرده که هیچ خطری هم برای شما نداشت، با دست های خودتان انجام می دادید. شما که یک بار دیگر هم زیر پای شهلا را خالی کرده بودید، نه؟
نفرین به این فاجعه ای که هم چون شمایان را زاییده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر