۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

فوروم اجتماعی جهان

فوروم اجتماعی جهان
نمایشگاهی تجاری از ان جی او ها یا مبارزه بر اساس یک سیاست چپ


نوشته ی : پاتریک باند[1] برگردان: همااحمدزاده


با برپائی فروم اجتماعی جهانی(فروم) در نایروبی، ترکیبی از نظرات مختلف - از تحسین فوروم گرفته تا انتقاد نسبت به آن- در جریان است. 60 هزار شرکت کننده ی ثبت نام شده در ضمن شنیدن سخنرانی های پرطمطراق پیروزمندان فاتح، شاهد کر بودن گوش ها و نشنیدن صدای درخواست عدالت اجتماعی- به ویژه در جریان برگزاری فروم، از 20 تا 25 ژانویه، بودند.
هماهنگ کننده ی فروم اجتماعی جهانی در کنیا، انیانگو الو[2] شکایت هایی را لیست کرد که در جریان تهیه ی دستور جلسه، فعالان محلی در اولویت کار قرار داده بودند: قوانین مربوط به زمین و سیاست های عصر استعماری که باعث مجرومیت جوامع بومی شده، تاثیرات سوء استخراج و پیامدهای ناشی از آن بر محیط زیست و زندگی انسان، اعمال سیاست های تبعیض آمیز توسط دولت ها که ابقای شرایط فقیرانه ی پیش از استعمار و توسعه نایاقتگی بین جوامع شبانی و اقلیت ها را تضمین کرده است، نادیده گرفتن خواست زنان سامبورو[3] برای جبران آسیب های وارد آمده به آن ها براثر تجاوزات سربازان اعزامی از انگلیس در دوران استعمار و فشارهای وارد شده از سوی مزرعه داران مهاجرعصر نواستعمار و شرکت های فراملیتی در کنیا بر اثر فروش هزاران هکتار زمین در حالیکه ترور دولتی و اخراج و تهدید جوامع شبانی و اقلیت ها شدت می گیرد.

سازماندهنده ی فروم وانو کارا[4] گفت: " ما نخبگان جهان را زیر نظر داریم. و این بار نمی توانند مارا نادیده بگیرند. ما به آن ها می گوئیم یا باید بدهی ها را حذف کنند و یا ما منکر آن می شویم. ما هرگونه معامله غیرمنصفانه را رد می کنیم. ما دیگر هیچ کمک مشروطی را قبول نمی کنیم. ما دیگر قبول نمی کنیم که آفریقا قاره ی فقر باشد. ما خود امید و عزم و هرآن چیزی را داریم که لازمه ی خوشبختی ست.

فیروز مانجی[5] گرداننده ی کنیائی خبرگزاری افریقایی پامبازوکا[6] گفت:" فوروم به یک نمایشگاه تجاری می ماند - کسانی که پول بیشتری دارند، جایگاه بالاتر، محل راحت تر و بزرگتر، تبلیغات بیشتر- و در نتیجه صدای بلندتری دارند. پیروان خیریه ها و سازمان های غیردولتی بین المللی ادعای حضور پررنگ تری از سازمان های ملی دارند- نه بدان دلیل که آن چه آن ها می گفتند مهمتر بود و یا ربط بیشتری به فروم داشت، بلکه بدان خاطرکه آن ها پول بیشتری پرداخته اند.

مفسر نایروبیایی تاج الدین عبدالرحیم[7] (در پامابازوکا هم می نویسد) گفت:" فروم اجتماعی جهانی ضعیف بودن آفریقائی ها را چه زمانی که فروم در داخل آفریقا برگزار شود، چه در خارج از آن به ما نشان داده است. یکی از مهم ترین آن ها میزان مشارکت و آمادگی ماست. هزینه ی حضور اکثریت مشارکت کنندگان آفریقایی را - حتی هزینه ی بسیاری از کنیایی ها - خارجیان و یا سازمان هایی که بنیانگذاران آن خارجی اند، پرداخت کرده اند. و اغلب این شرکت کنندگان اسیر پرداخت کنندگان بوده اند. آن ها به واسطه ی نیاز به شرکای خود برای به صحنه آمدن، باید در فعالیت هایی شرکت می کردند که پرداخت کننده گان سازمان داده و یا حمایت می کردند. آن ها می باید وفاداری خود به این سازمان های شریک را نشان می دادند."

سردبیر نشریه ی نیو انترناشنالیست آدام ماونیت[8] اظهار می دارد: "اوکس فام[9] و بسیاری از سازمان های خیریه ای و کلیسایی با حضور وسیع و پشتوانه ی مالی فراوان با دکه ها و حتی دفاتر پرزرق و برق و کالاهایی که نام تجاری آن ها را برخود داشت از خود این سوء ظن را دامن زدند که گویا این یک فروم سازمان یافته توسط آن هاست. سازماندهندگان فروم با غرور نام شرکت هواپیمایی کنیا را به عنوان حامی خود اعلام کردند و این شرکتی ست که سال هاست حق سازمان یافتن کارکنانش در اتحادیه ی کارکنان هواپیمایی متحد را نفی کرده است".

این مشاهدات و سایر رویداد های هشداردهنده در نهایت در بیانیه ی صادرشده از سوی فروم در روز 24 ژانویه بازتاب یافت که بیش از 2000 سازمان از آن حمایت کردند: " ما نسبت به پدیدآمدن نشانه های گرایش بسوی تجاری شدن، خصوصی سازی، و نظامی گرایی در فضای فروم هشدار می دهیم. صدها نفر از خواهران و برادرانی که در کنیا از ما استقبال کردند، به واسطه ی گرانی هزینه ی ثبت نام از شرکت کردن در این فروم اجتماعی محروم شدند. ما عمیقا نگران سازمان هایی هستیم که علیه حق زنان، حاشیه نشینان، حقوق جنسیت که در تضاد با اصول فروم است ، فعالیت می کنند."[10]

در جریان برگزاری فروم، برخوردهایی پدید آمد که موجب دستگیری دهها نفر از مردم کم درآمد خواستار شرکت در فروم شد. تظاهراتی نیز با تلاش برای بازکردن درها صورت گرفت، و رستوران سیار وزیر امور داخلی کنیا که یک محل کلیدی در استادیوم کاسارانی[11] را به خود اختصاص داده بود، تخریب شد.

تراور نگوان[12] یکی از اعضای سووتو که رهبری این اعتراضات را بعهده داشت، مقاومت سختی را در مقابل به زور وارد شدن مردم فقیر به محل فروم، گزارش کرده است: "روز بعد برنامه ریزی کردیم تا دوباره درها را بازکنیم، اما نیروهای پلیس و ارتش را در مقابل خود دیدیم. این نیروها اسلحه های جنگی با خود حمل می کردند. همراهانمان تصمیم گرفتند تا دادن مجوز شرکت آزادانه ی مردمان فقیردر فروم، جاده ی اصلی را ببندند. حدود نیم ساعت جاده ی اصلی بسته شد تا بالاخره درها را بازکردند. جمعیت برای تغییر در سیاست مجوز ورود، به سوی دفتر کمیته ی سازماندهی راهپیمائی کرد. خواسته ی دیگر افراد فروش غذای ارزان و آب آشامیدنی مجانی درمحوطه ی فروم بود.

به این تقاضا جواب مثبت داده نشد، و هماهنگ کننده ی فروم اعتراف کرد که " چنین اتفاقی در این فروم باعث شرمندگی نیروهای مترقی کنیا است. این کوتاهی نشاندهنده ی شکست مبارزه ی چپ ها درکمیته ی میزبانی است. وزیر کشور کنیا نیز در نهایت دخالت کرد و مسئولین فرودگاه کنیا به شکلی برنامه ریزی شده شرکت کنندگان را به هتل هایی دور از محل فروم فرستادند.( از 2000 اتاقی که آماده کرده بودند، عملا فقط 18 تای آن مورد استفاده قرار گرفت.)"

اما مهمتر از همه ی این ها درگیری عمیق سیاسی بود. از نظر اولو، هماهنگ کننده ی فروم: "جنبش های اجتماعی، از جمله ده ها گروه شرکت کننده از کنیا، تمایل داشتند شاهد تبدیل فروم به مکانی برای سازماندهی و به جنبش درآوردن حرکت ها علیه نیروی مخرب سرمایه ی مالی جهانی، نئولیبرالیسم و تمامی متحدین داخلی نواستعمار و سرمایه داری کمپرادورباشند".


آیا این "فضای بحث آزاد" می تواند به پدیده ای منسجم تر، برای حضور در وقایع خاص (برای مثال حضور در نشست گروه 8) و یا ایجاد پروژه ی بزرگ و جهانی اجرای یک سیاست چپ بین المللی ارتقاء یابد؟

در آفریقای جنوبی "مرکزجوامع مدنی"[13] (سی سی اس)چندین بحث را درباره ی موضوع فوق به راه انداخت که از آن حداقل چهار دیدگاه پدید آمد. برای مثال، در ماه ژوئیه ی گذشته، سمیر امین سیاستمدار و اقتصاددان بزرگ، "بیانیه ی باماکو"[14] را ارائه داد که به مانفیست ژانویه 2006 بدل گردید و باعث برگزاری غیر متمرکز فروم شد و همانطور که امین اشاره کرد، سنت های سوسیالیستی، ضدنژادپرستی و ضد استعماری، و توسعه ی ملی را درهم ادغام نمود.

این بیانیه با پشتیبانی رهبر سازمان وحدت اتحادیه های کارگری آفریقایی[15] آقای حسن سونمونو[16] روبرو شد که ازاعضای شورای روابط بین المللی فروم است. او گفت که از سال 2001 تا کنون هزاران ایده ارائه شده، اما این بار افکار درخشانی در بیانیه ی باماکو دیده می شود که "می تواند زندگی ما، سازمان ما و مردم ما را تکان دهد."

اما یکی ازدانشجویان سی سی اس (که از فعالین ضدخصوصی سازی ژوهانسبورگ نیز است)، ضمن اعتراض شدید به لحن و محتوای بیانیه، آن را نشانه ی تبدیل فروم از عرصه ای برای تجمع جنبش های اجتماعی، به شبکه ی سازمان یافته ای از متخصصین، دانشمندان و فعالین سازمان های غیردولتی دانست.

از نظر این دانشجو، "اسنادی همچون بیانیه ی باماکو عملا ثابت می کنند که این اسناد هیچ ربط و ارتباطی به مبارزات اجتماعی در آفریقای جنوبی و سایر کشورها ندارد. در واقع "آش سرد سازمانی و تکنیکی ای که نخبگان فروم برای ما پخته اند و گاهگاهی با اشاره های پرشور اما سرشار از خستگی برخی شرکت کنندگان اندکی گرم می شود، نمی تواند جوابگوی نیازهای مردمی باشد که تقابل هرروزه شان با نئولیبرالیسم برای بقا، آن ها را به مبارزه ی مستمر با فشار فزاینده ی یک دولت سرکوبگر وادار می کند."

این دانشجو و همفکران وی "جریان قدرتمند غیررسمی در فروم را که در لایه ی زیرین آن جاری ست و حاکی از وجود ارتباطات افقی بین جنبش هاست" تحسین می کنند و اعتقاد دارند: "این جریان نه براساس بینش های سیاسی مبهم در باره انقلاب و یا سخنرانی های رسمی رهبران، بلکه براساس خواسته های شرکت کنندگان در فروم، بینان گذاشته شده است".

موضعگیری سوم در فروم بینش سوسیالیست های کلاسیک است که به ایجاد یک حزب گرایش دارند و مطلوب نظر نگوان[17] و سایر سازماندهندگان انقلابی فروم است. نگوان، در جواب به سمیرامین و اتونومیست ها، از یک سوی درباره ی پروژه های اصلاح طلبانی صحبت کرد که می خواهند چشممان را به مبارزات مردم عادی ببندیم و از سوی دیگر اظهار داشت: " من فکر می کنم همبستگی در سطح محلی و اجتماع به تنهایی نمی تواند جوابگوی مشکلات طبقاتی و قدرت باشد." و به همین دلیل "وجود کادرهای آگاه سوسیالیست ضروریست، و فروم عرصه ی مهمی برای ارتقای جهشی سیاستمداران محلی است".

دیدگاه چهارم که من خود طرفدار آنم، در جستجوی مانفیست مشترک ضدسرمایه داری قرن بیست و یکمی، در میان جنبش های اجتماعی، کارگری و محیط زیستی موجود است که در مبارزات عدالت جویانه ی بین المللی فعالانه حضور داشته و دارند. برجسته ترین قابلیت فروم- که متاسفانه تاکنون تشخیص داده نشده است- توانائی ایجاد ارتباط بین ده ها جنبش رادیکال در بخش های مختلف است.

اما متاسفانه به نظر می رسد فعالین شرکت کننده د ر گردهمایی های فروم، در کارگاه های خود جمع می شوند و با گروه های دیگر یا اصلا ارتباطی نمی گیرند ویا اگر هم بگیرند ارتباط اندک است. ما پیش از بیانیه باماکو ویا هر مانیفیست دیگر، مدیون فعالانی هستیم که نارضایتی، تحلیل، استراتژی، و تاکتیک های پیشنهادی موجود را جمع آوری کردند. گاهی اوقات آن ها خواسته های ساده ای را مطرح کرده اند، که اغلب خود به صورت مانفیست در می آیند، مانند مبارزه ضد بر علیه خصوصی سازی توسط شبکه ی آب آفریقا[18] که در نایروبی شکل گرفت و بسیار قوی است و مبارزان 40 کشور در آن شرکت کرده اند.

برای جمع آوری این نظرات تلاش های زیادی شده است. این چهار دیدگاه در کتاب جدیدی[19] در فروم نایروبی پخش شد که با مراجعه به آدرس زیر می توان آن را بدست آورد که توسط موسسه کریتیکال اکشن در دهلی نو انتشار یافته و قابل دانلود مجانی در اینترنت را دارد. این کتاب همچنین حاوی برخی از تلاش های گذشته در چپ بین المللی ، مانند مانیفیست کمونیست 1848 و یا باندوگ کامیونیک[20] کنفرانس آسیا - آفریقا (1955) و همچنین " فراخوان جنبش اجتماعی در فروم دوم و سوم پورتو الگره، مانیفیست 2005 پورتوالگره، و بیانیه ی باماکو و شانزده پاسخ به آن است.
همچنین گزینه هایی از شکل دهی احزاب سیاسی جهانی نوشته ی امین، تحلیل جنبش کارگری جهانی از پیتر واترمن[21]، منشور جهانی زنان برای بشریت، و بعضی از بیانیه های قدیمی و تازه ی زاپاتیست ها. جی سن و مادهورش کومار از موسسه ی سی ا سی آی ام[22] تلاش بسیاری کرده اند تا این مجموعه را در 500 صفحه انتشار بدهند.

شاید به نظر رسد انرژی زیادی، به هزینه ی مبارزات درحال پیشرفت، برسراین مشاجره های سیاسی صرف شده باشد، اما بگذارید بحث را با صحبت های نگوان در بحث با وایتاکر در کارگاه آموزشی سی ا سی آی ام/ سی سی اس پایان دهیم که گفت: " طبقه ی کارگر و مردم زحمتکش به یک جنبش مقاومت نیازدارند. به همین دلیل ایجادش می کنند و بکارش می گیرند .آن ها همچنین به فضایی برای تنفس و رشد نیاز دارند. سئوال مهم این است که جایگاه فروم در این زمینه چیست؟ یا به عبارت دیگر کدام فضا به آن ها اختصاص می یابد؟ چه کسی جنبش را شکل می دهد، کنترل می کند، و به پیش می برد. آیا این امر کار سازمان های غیردولتی و چهره های درخشان است که فضا را برای خود باز می کنند و در مورد دلواپسی های خود در مورد فقرا صحبت می کنند؟ آیا همکاری با نیروهای سرمایه این وظیفه را مخدوش نمی کند؟
به نظر من رویدادهای نایروبی جوابی دندان شکن به برخی از این سئوال ها داد و نظرات بسیاری از سازمان های غیردولتی مطرح و چهره های درخشان در فروم را به چالش طلبید.


































[1] Patrick Bond
[2] Onyango Oloo
[3] Samburu
[4] Wahu Kaara
[5] Firoze Manji
[6] Pambazuka(www.pambazuka.org)
[7] Tajudeen Abdol Raheem
[8] Adam Ma’anit
[9] Oxfam
[10] http://kenya.indymedia.org/news/2007/01/531.php

[11] Kasarani
[12] Trevor Ngwane
[13] Center for Civil Society( CCS)
[14] “ Bamako Appeal”
[15] Organization of African Trade Union Unity
[16]Hassan Sunmonu
[17] Ngwane
[18] African Water Network
[19] http://www.nu.ac.za/ccs/files/CACIM%20CCS%20WSF%20Politics.pdf

[20] Bandung Communique
[21] Peter Waterman
[22] CACIM( The Indian Institute for Critical Action)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر